محمولات جدلمحمولات جدل، یکی از اصناف محمولات مورد استفاده در مقدمات استدلال جدلی است. ۱ - اقسام محمولات جدلموضوع جدل یک امر کلی است، لذا آن چه بر او حمل میشود، هم کلی است. این محمولات یا از اجناساند یا از فصول، یا از خواص و یا اعراض؛ زیرا محمولات مقدمات جدل یا مساوی موضوعات خود هستند یا غیر مساوی؛ اگر مساوی باشند یا دالّ بر ماهیت هستند یا نه. قسم اول را «حدّ» و قسم دوم را «خواص» گویند. خواص یا مفرداند و یا مرکب؛ مفرد، خاصه امرِ مفرد و مرکب، خاصه امرِ مرکب است و همه آنها را «رسم» گویند؛ زیرا رسم مرکب از خواص است. اما اگر محمولات مساوی موضوعات نباشند یا در جواب «ما هو» واقع میشوند یا واقع نمیشوند. اگر در جواب «ما هو» ذکر شوند، جنس و فصل هستند، و در این فن فرقی بین آن دو نیست. اما اگر در جواب «ما هو» واقع نشود اعراضاند. لذا محمولات به این اعتبار چهار قسماند: حدّ، خاصه، جنس، عَرَض. و اما نوع، نمیتواند محمول در مقدمات جدلی واقع گردد زیرا نوع، یا محمول برای شخص واقع میشود یا محمول برای صنف. قسم اول (موضوع شخصی) در جدل راه ندارد زیرا مباحث جدل، کلّی هستند، و حمل نوع بر صنف (اگر موضوع، صنف باشد) به منزله حمل لوازم است زیرا نوع، نوعِ برای جنس است نه برای صنف. ۲ - تعریفات انواع محمولات جدلبا توجه به توضیحات فوق، در تعریف محمولات جدل چنین میتوان گفت: ۱. محمولات حدّی جدل: محمولات مساوی موضوعات خود و دالّ بر ماهیت. ۲. محمولات خاصه جدل: محمولات مساوی موضوعات خود و غیر دالّ بر ماهیت. محمولات خاصه دو قسم است: مفرد و مؤلَّف (مرکب). ۳. محمولات جنسی جدل: محمولات غیر مساوی موضوعات، و واقع در جواب «ما هو»، که عبارتند از: جنس و فصل. و چون در صناعت جدل تفاوت جنس و فصل تاثیرگذار نیست محمولات جنسی و محمولات فصلی جدل از همدیگر تفکیک نمیشود. ۴. محمولات عرضی جدل: محمولات مساوی موضوعات، و واقع در جواب «ما هو»، که اَعراض هستند. ۳ - شرایط محمولات جدلمحقق طوسی میگوید: اهل ظاهر از منطقیان گفتهاند: در اثبات عَرَض، اثبات وجود آن (به حسب شهرت) کافی است. در اثبات خاصه، علاوه بر اثبات وجود، اثبات مساوات (به حسب مصادیق) با موضوع لازم است و در اثبات جنس، علاوه بر اثبات وجود، وقوع در جواب «ما هو» شرط است. و در اثبات حدّ، علاوه بر سه شرط مزبور (اثبات وجود و مساوات و وقوع در جواب «ما هو»)، حدّ باید به حسب دلالت بتواند در مقام اسم قرار گیرد. محقق طوسی در ادامه میگوید: قول حق این است که هر شرطی که اختصاص به یکی از اینها دارد، از موارد دیگر سلب شود مثلاً نسبت به عَرَض، شرط معتبر در خاصه (مساوات) و شرط جنس (عدم وقوع در جواب «ما هو») در عَرَض منتفی باشد. و نسبت به خاصه، شرط معتبر در جنس منتفی باشد و نسبت به جنس، شرط معتبر در خاصه مفقود باشد. و اما حدّ، به حسب شهرت، مطلق ممیّز ماهیت از غیر خود را شامل میشود خواه مشتمل بر ذاتیات ماهیت باشد یا عَرَضیات، و چون منحصر در ذاتیات نیست، گاهی نیاز به اثبات آن برای موضوع داریم چون گاهی در ثبوت عَرَضیات برای موضوع تردید حاصل میشود به خلاف ذاتیات. و هر چه شرایط اثبات کمتر باشد اثبات آن آسانتر، و ابطال آن سختتر است و بر عکس. [۳]
ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۳، ص۵۴-۶۲.
۴ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق). • علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. • خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. ۵ - پانویس
۶ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «محمولات جدل»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۴/۱۱. |